خودم نویس



چند روزه بخاطر شغلم دارم تو بیمارستان ها رفت و آمد می کنم امروز تو یکی از بیمارستان ها رفتیم بخش بیماران حاد تنفسی و ICU ویژه کرونا، راستش تا حالا از نزدیک تو این محیط نبودم، خیلی براشون سخت شده شرایط، ما که یه نیم ساعت رقتیم چنتا عکس و فیلم گرفتیم و اومدیم بیرون اما خداییش فشار کارشون خیلی زیاده، داشتیم با سرپرستار بخش صحبت می کردیم یه دفه بغض گلوشو گرفت و گفت من نمیتونم دختر سه سالم رو ببوسم، چون می ترسم! می ترسم از من بگیره! گفت الان 56 روزه که پدر و مادرشو ندیده و بغلشون نکرده! ههمون ساکت شده بودیم، منم پشت دوربینم گریم گرفته بود، داشت از ته دلش می گفت. رفقا واقعا سخته.

راستش الان تو فکرم امشب برم خونه یا نه! میگم نکنه ناقل شده باشم! ببین اونایی که هر روز اونجان چقد سختشونه!

 

***

 

 

یه کلیپ کوچولو از عکسای این چند روزه هرکی دوس داشت نگاه کنه

 

ما همیشه به یادتونیم
حجم: 17.3 مگابایت
 


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها